بکی اوکل و هاو توماس، بنیانگذاران شرکت Paynter Jacket، قبل از اینکه یک کت تکی بسازند، در مورد لباس های تاریخی در اینستاگرام صحبت کردند.
برای پیروان آنها، این یک جامعه بود که در مورد همه چیز کت صحبت می کردند.
برای بکی و هو، این تحقیق توسعه محصول بود.
اما در دنیای استارتاپ، آن را به سادگی «ساخت در عموم» می نامند.
در ابتدا با اشتیاق، ساخت و ساز در ملاء عام به دستور پینتر برای موفقیت تبدیل شد: زمانی که این دو نفر اولین ژاکت پینتر را روانه بازار کردند، در عرض چند دقیقه به فروش رفت.
دارای بینش های Buffer’s کسب و کار کوچک، درس های بزرگ پادکست قسمت سوم و مصاحبه منتشر نشده همراه با آن، بکی و هو توضیح دادند که چگونه ساخت عمومی را انتخاب کردهاند، اخلاقیاتی که به اشتراک میگذارند، و نحوه ساخت و ساز عمومی Paynter را توضیح دادند.
بازسازی یک ژاکت نمادین و پیدا کردن یک فرصت
هوو برای یک برند جین کوچک در ولز کار میکرد و تکههای پارچه را از کف اتاق برش میگرفت و کتهای خود را به هم میدوخت. او همچنین سرگرمی خرید ژاکت های قدیمی و جدا کردن آنها برای دیدن نحوه ساخت آنها بود.
سپس ژاکت آبی نمادین آمد. او به سادگی نمی توانست آن را جدا کند اما به شدت می خواست آن را دوباره بسازد.
مدت کوتاهی پس از ملاقات با بکی، آن دو تصمیم گرفتند که این ژاکت را با هم بازسازی کنند. آنها موفق شدند با یک الگوساز بازنشسته باربری که اولین الگو را برای آنها ایجاد کرد، تماس بگیرند. از آنجا، آنها در پریمیر ویژن، “جام مقدس نمایشگاه های تجاری مد” به قول بکی شرکت می کنند.
بکی گفت: «اساسا وظیفه شما این است که در طول سه روز یا هر روز حداقل 20000 قدم راه بروید و تا جایی که می توانید با افراد بیشتری ملاقات کنید و آنچه را که انجام می دهید توضیح دهید و سعی کنید مردم را سوار کنید. .
پس از ملاقات با افراد و شرکتهای مختلف که به ساخت تکههای یک ژاکت کمک میکنند، بکی و هاو شروع به اشتراکگذاری آنلاین این سفر کردند. آنها از یک درد شخصی الهام گرفتند: آنها کارهای طراحان دیگر را دوست داشتند، اما آرزو داشتند که این افراد سفرهای خود را به اشتراک بگذارند.
“ما در حال بررسی مراجع برندهایی بودیم که واقعاً، واقعاً آنها را دوست داریم و آنها را تحسین می کنیم و فکر می کردیم، ای کاش آنها روند خود را در روزهای اولیه خود به اشتراک می گذاشتند … چرا لوگوی آنها اینگونه است؟” گفت بکی چرا آنها دو لوگو دارند؟ چرا جهت هنری آنها اینگونه است؟»
اینگونه بود که این دو به طور تصادفی به مفهومی رسیدند که بعداً یاد گرفتند به نام ساختمان در ملاء عام.
بکی گفت: «ما فکر میکردیم… اگر قرار باشد برندی باشیم که هر کسی به آن ارجاع دهد، واقعاً جالب است که از همان ابتدا تقریباً یک کتاب باز داشته باشیم.
پس از آن جرقه در پریمیر ویژن، این دو به طور رسمی تصمیم گرفتند یک شرکت تولید ژاکت راه اندازی کنند. قرار بود پنج ماه طول بکشد – اما در نهایت 9 ماه طول کشید – بین حضور در نمایشگاه تجاری تا اولین ژاکت آماده برای عرضه. و آنها کل سفر را در اینستاگرام به اشتراک گذاشتند.
هاو گفت: «ما همه چیز را – چیزهایی که از آنها راضی بودیم، چیزهایی که از آنها راضی نبودیم – در اینستاگرام به اشتراک گذاشتیم. ما حتی از مردم خواستیم که در مورد رنگهایی که دوست دارند ببینند رای دهند.»
هاو و بکی همچنین سفر خود را برای ایجاد یک کسب و کار، از جمله بخش های کمتر پر زرق و برق مانند کشف چگونگی تامین مالی عملیات با فروش دارایی در eBay به اشتراک گذاشتند.
هاو گفت: “ما بسیار بسیار مشتاق بودیم که Paynter را بسیار مستقل نگه داریم، فقط توسط ما دو نفر اداره می شد، و ما به اندازه کافی برای انجام یک دوره تولید با کارخانه نداشتیم.” بنابراین، ما در اینستاگرام، ما در اداره پست، چیزهایی را که در eBay فروختهایم ارسال کردیم، فقط برای جمعآوری هرچه بیشتر پول برای پرداخت هزینه تولید.»
سپس، چیزی کلیک کرد.
در سفری به پرتغال برای بازدید از کارخانهای که در آن ژاکتهایشان ساخته میشد، آنها کل فرآیند کتسازی را در عمل به اشتراک گذاشتند: دکمهها، رنگرزیهای لباس، چیدن قطعات و موارد دیگر. مخاطبان آنها سیر نشدند.
بکی گفت: “من فکر می کنم برای اولین بار نام افرادی که ما نام آنها را نشنیده بودیم – آنها دوست یا خانواده نبودند.” و آن موقع است که متوجه میشوید، وای، ما فقط با خودمان صحبت نمیکنیم، چیز دیگری در این مورد وجود دارد.
مردم حتی میخواستند کاپشنها را پیشسفارش کنند، اما بکی و هو متوجه شدند که پارچه کاملاً مناسب نیست. با توجه به دیدگاه خود در مورد یک نام تجاری مستقل و اول کیفیت، آنها درخواست سختی را برای به تاخیر انداختن دسته ای یک یا چهار ماه دیگر انجام دادند تا بتوانند پارچه مورد نظر خود را بدست آورند. اما در تمام مدت، آنها به صحبت با مردم در اینستاگرام ادامه دادند و سفر خود را به اشتراک گذاشتند.
سرانجام، بکی و هو آماده شدند تا اولین ژاکت پینتر را به بازار عرضه کنند. آنها در آن زمان حدود 600 فالوور داشتند و به سرعت فروخته شد.
ساخت و ساز در مکان های عمومی همه عناصر کسب و کار را لمس می کند
Paynter چهار راه اندازی در سال دارد و بازخورد مشتریان را بسیار جدی می گیرد. برای آنها، ساختن در فضای عمومی به اشتراک گذاشتن سفرشان به یک طرف نیست، بلکه تعامل با مشتریان در طول فرآیند ایجاد است.
بکی گفت: «ما همیشه مشتریان را قبل از اینکه همه تصمیمات نهایی را در مورد یک محصول بگیریم درگیر می کنیم. برای مثال، ما میدانیم که رنگهای خاصی وجود دارد که ما قطعاً میخواهیم بسازیم، اما دوست داریم تا کف اتاق را باز کنیم و ببینیم مشتریان چه رنگهایی را دوست دارند. بنابراین ممکن است فقط در یک سیستم رأی گیری ساده اینستاگرام باشد، می تواند یک TypeForm باشد. همه اینها بسیار لو-فای است، اما ما فقط میخواهیم مطمئن شویم که به حرفهای مردم گوش میدهیم و نظرات آنها را درباره چیزها میگیریم.»
بکی ادامه داد: “یک جیب کارت کوچک وجود دارد که اکنون در داخل هر ژاکتی که ما می سازیم وجود دارد، و ما پسری به نام مکس داریم که از آن جیب تشکر می کند.” او در یورو استار بود [train] در مورد ژاکت مورد علاقهاش به ما پیامک میفرستد، اما آرزو میکرد که ای کاش یک جیب کارت داشت و ما خیلی خوب بودیم، آن را تمام شده میدانستیم.»
آنها همچنین درباره چیزهایی که مردم دوست ندارند بازخورد دریافت میکنند، که ممکن است گاهی دشوار باشد اما در نهایت منجر به لحظات شگفتانگیز با مشتریان میشود.
هاو گفت: «یکی از بهترین بخشهای دریافت توصیههای مخاطبان ما این است که نشان دهیم به آن گوش میدهید. “برای [example]، دسته شماره چهار. شاید 10 رنگ داشتیم. ما کاملاً چند مورد نهایی را انتخاب نکرده بودیم، و این سبز زمردی وجود داشت که قرار نبود آن را انجام دهیم، اما مردم کاملاً آن را دوست داشتند، و بنابراین ما آن را وارد کردیم و مردم واقعاً واکنش خوبی نشان دادند. آنها می روند، اوه وای، این برندی است که گوش می دهد.»
ساخت یک شرکت با اخلاق
تنها انجام چهار بار در سال یک تصمیم بسیار آگاهانه برای Paynter است. آنها همیشه فروش میروند و تقاضای خیلی بیشتری دارند، اما نمیخواهند ضایعاتی در شرکت ایجاد کنند، هم از نظر تولید و هم تلاش اضافی مورد نیاز برای حفظ یک عملیات بزرگتر.
هاو و بکی به جای گسترش تولید، انرژی خود را برای گفتن داستان با ژاکت هایشان سرمایه گذاری می کنند. اکنون هر ژاکت Paynter با یک کارت تشکر همراه است که شامل پیوندی به یک داستان دیجیتالی کامل در مورد منشأ ژاکت است، از جمله ویدیوهایی از صنعتگرانی که قطعات مختلفی مانند دکمه یا جیب میسازند.
فراتر از فرهنگ هدر ندادن و اضافه نکردن بیشتر به آسیبهای زیستمحیطی که فستفشن میتواند ایجاد کند، بکی و هاو همچنین احساس منحصر به فردی را که مشتریان با خرید ژاکت Paynter دریافت میکنند را دوست دارند، زیرا میدانند همه نمیتوانند آن را تهیه کنند و کیفیت فوقالعاده بالایی دارد. مدتی ادامه خواهد داشت
و به دلیل دسته های کوچک، افراد متعددی در جهان وجود دارند که تنها دارندگان ژاکت Paynter در کشور خود هستند.
هوو گفت: “وای، باید خیلی جالب باشد.” “شما تنها کسی در آن کشور هستید که آن ژاکت را دارید.”